به نام خدا
دانلود نرم افزار پارسی را پاس بداریم
همانگونه که میدانید ما روزانه بسیاری از واژگان عربی در زبان پارسیمان بکار میبریم و یکی از دلایلی که نمیتوانیم آنهارا از گویش خود پاک کنیم این است که سامانهای معتبر برای دستیابی به واژگان مادری پارسیمان پیدا نمیکنیم و به اینگونه ناچار از واژگانی که در آموختههای خویش داریم بکار میبریم.
نرم افزار “پارسی را پاس بداریم” که توسط گروه پارسی دوم جمع آوری شده به شما این توانایی را میدهد تا واژگان روزانه عربی در زبان پارسی را با پیشنهاداتی که این نرمافزار بشما میدهد پاک کرده و واژههای مادری پارسی را جایگزین کنید و اینبار بسی پرتوان تر و کارامد تر،بسی زیبا تر برای شما نوشته و آماده شده است.
این نرمافزار در گونهٔ خود نایاب بود و بیش از ۳۸۰۰ واژه گوناگون را پوشش میدهد .از ویژگیهای خوب این نرمافزار میتوان از سبک بودن،دسترسی پرشتاب به پایگاه واژگان،نمایی بسیار زیبا و توانایی جستجوی واژه یاد کرد.شما برای بکارگیری از این نرمافزار به سخت افزاری نیرومند نیازمند نخواهید بود.
از ویژگیهای نوین این نرمافزار در این نگارش میتوان از کارایی های زیر یاد کرد :
- پیشنهاد واژه در هنگام باز شدن نرمافزار
- توانایی گزیدن زبان از میان انگلیسی و پارسی برای نمای نرمافزار(نه فرهنگ نامه)
- توانایی گزیدن نمای برنامه از میان پوست های بسیار زیبا در ۶ گونه بر گرفته از نرم افزار آفیس ۲۰۱۰ و ۲۰۰۷
- نگارههای ایران(شهرها و همچنین کنداب پارس(خلیج پارس))
- جستجوی زندهٔ واژگان بگونهای که میتوانید آنرا خاموش یا روشن کنید،این توانایی به شما این آزادی را میدهد تا همزمان با اینکه چیزی را مینویسید ،نرمافزار واژگان همسان با آن را از فرهنگ نامه برایتان به نمایش میگذرد.
- سبک و کم جا بودن نرمافزار که تنها به ۱۲ مگابایت از دیسک سخت نیازمند است.
- توانایی گزیدن دبیرهٔ نرمافزار(فونت)
- در بردارندهٔ همهٔ نامهای پارسی دست بندی شده به دو گروه پسرانه و دختران
جمع آوری نرم افزار:علی خسرونژاد
ذکر منبع برای استفاده از این مطلب الزامی است.
www.Parsi2Vom.lxb.ir
توضیحات: این نرم افزار بر روی ویندوز XP قابل نصب بوده و برای نصب آن باید نرم افزار NET Framework بر روی ویندوز شما نصب باشد.
پسورد فایل: www.parsi2vom.lxb.ir
لینک دانلود – 3.8 مگابایت | لینک کمکی
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم كوزه گر از خاك اندامم چه خواهدساخت
ولی بسیار مشتاقم
كه از خاك گلویم سوتكی سازند
گلویم سوتكی باشد به دست كودكي گستاخ و بازیگوش
و او یك ریز و پی در پی
دم گرم گلويش را در گلویم سخت بفشارد
وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدین سان بشكند دائم
سكوت مرگبارم را.
دکتر علی شریعتی
غلغل سماور- فضاي اتاق- دانههاي تسبيح – زمزمهکردن- کاسهي بلور- دههي فجر- اجراي سرود- سراي اميد- ختم صلوات- مصادف با اربعين- شعار جمعيّت- ظالم و فاسد- بغض سنگين – تولّد نوه- پردهي اشک- غرور و افتخار- بوي گلاب- مکالمات تلفني- سرِ سطر- حقّ مسلّم- عبارت آهنگين- خلاصه و فشرده- خواستهها و آرمانها- لحن حماسي- أجر و ثواب- خطا و صواب- جامعالتّواريخ- خواجه رشيدالدّين فضلالله- ظفرمند و پيروز- چوبهي تير- يادگار انقلاب- راهپيمايي بزرگ- الله اکبر- صداي اعتراض- محبّت آميز.
روان خوانی
شعر یاد حسین(ع)
قالب شعر (غزل) است. ردیف شعر: تشنه
کلمات قافیه شعر: سخنور، یکسر، یاور، بر(خشکی)، بر(کنار، سینه)، اصغر، کوثر، محشر
حروف مشترک قافیه های شعر: (-َر)
تف:گرما، سوزش، داغ کام: دهان سخنور: شاعر، سخنگو
دشت بلا: کربلا خسرو: پادشاه یاور: یاری گر
کوثر: چشمه ای در بهشت صف محشر: صحرای قیامت
ره بردن: رسیدن پرتَف: سوزان آل: خاندان
عطشان: تشنه احمد: لقب حضرت محمد(ص)
حیدر: لقب حضرت علی(ع) شط: رود لب شط: ساحل رود
آرایهی جناس تام: آوردن دو واژه که درلفظ مشترک و در معنی متفاوت باشد.
آرایه مراعات نظیر: به آوردن اعضای یک مجموعه و رعایت خویشاوندی کلمات در شعر گویند.
شعار: خلاصه و فشرده خواسته ها و آرمان های یک گروه یا یک ملت است.
معنی بیت اول: از شدت گرمای دل چنان تشنه شد که تمام ردیف شعرش تشنه شده است.
معنی بیت دوم: افسوس که آن روز در کربلا آن پادشاه بدون لشکر و بدون یارس گر تشنه بود.
معنی بیت سوم: با لب های خشکیده و دل های سوخته و چشمانی تر در دریای کربلا در آن خشکی غرق بود.
معنی بیت چهارم: مانند ماهی که از آب بیرون می افتد اهل بیت پیامبر در حالی که دلشان در سینه می سوخت می تپیدند.
معنی بیت پنجم: خاندان حضرت محمد(ص) در حالی که همه تشنه بودند فرزندان حضرت علی از جمله علی اکبر و علی اصغر تشنه بودند.
معنی بیت ششم: کسی که بر ساحل چشمه کوثر تشنگان را سیراب می کند به کدامین گناه در کنار آب در حالی که تشنه است کشته شود.
معنی بیت هفتم: وقتی که عباس جوان به آب فرات رسید به یاد تشنگی امام حسین تا قیامت تشنه ماند.
معنی بیت هشتم: ای کاش شاعر(فدایی مازندرانی) در روز عاشورا فدای حسین می شد تا در صف سوزان صحرای قیامت تشنه نمی ماند.
نکتهی نگارشی درس ۳
کاربردهای نشانهی نگارشی(-)(خط جدایی و خط پیوند) تهیه کنندگان: اشکان منصوری و امیرسام نونهال خط جدایی: ۱ - عبارت معترضه ای که نسبتاً ازمتن جمله ای دور باشدو یا برای تاکید بیشتر روی جمله وعبارت متعرضه،آن را به جای دو دررنگ در میان دو خط جدایی قرار می دهیم: مثال: الف- چنین ادعایی-مطمینم که شما هم با من هم عقیده هستید-کمال بی انصاف(دوری) ب- فرمانده مردی شجاع،قوی،با تجربه-ولی سهل انگاربود ۲ - برای جدا کردن اعداد،کلمات یاحروفی که به هنگام شمردن اجزاءچیزی به کار می رود: مثال: - بدن حشرات از سه قسمت زیر تشکیل شده ۳ - برای نشان دادن تغییر ناگهانی و غیرمنتظره که در فکر پیدا می شود: مثال: الف- وقتی که دیدمش صریحاً گفتم او-راستی چه لزومی دارد که آن را تکرار کنم؟ ۴ - برای سرجمع کردن فاعل جمله هنگامی که از چند کلمه ی پراکنده تشکیل شده باشد: مثال: الف- قدرت،ثروت،مقام- این ها چیزهایی هستند که او به دنبالش است ۵ - هنگامی که «از»،«تا»یا«ای»برای مسافت وزمان حذف شود: مثال: تهران- مشهد یاسوج- بیرجند ۷ - در داستان نویسی برای شروع گفته های هر طرف مکالمه این علامت را قبل از شروع اولّین جمله و سرسطر می نویسیم وی قبل از بکار بردن آن باید مشخص کرده باشیم که جمله مربوط به کیست: مثال: جواد: سلام - ..... حسن: سلام - ...... ۸- در نمایشه نامه نویسی برای فاصله بین گوینده و گفته ی او به جای (دو نقطه) اغلب از این نشانه(وگاه فقط از فاصله)استفاده می شود. خط پیوند(-) 1- این نشانه برای پیوند اجزاء کلمات یا عبارت مرکب به کار می رود.(اکثر این کلمات وعبارت ها در زبان فارسی بدون خط پیوند نوشته می شوند و بسیار به هم می چسبند. مثال:چهار- راه 2- در هنگام ترجمه ی مطالب علمی اسامی یا صفات مرکبی ساخته می شود که لازم است پیوند میانشان بکار رود: مثال: . . . این فیزیکی از هنر های مشترک ایرانی- افغانی است. 3- هرگاه جای ناخوانابود برای فعل تمام یک عبارت مرکب در آخر سطرنباشد می توان قسمتی از آن را در آخر سطر نوشت،نشان پیوند را بعد از آن قرار داد و بقیه ی آن را به ابتدای سطر بعدی منتقل نمود. البته اگر عبارت دوجزئی باشد و بتوان آن را از هم جدا کرد: مثال: ...دیروزآقای نادری-
غلغل: کنایه از جوشیدن. صدای جوشیدن سماور.
تسبیح: سبحان الله گفتن. ذکر خدا را گفتن. به مهرههایی که آن ها را بر رشته می کردند و به وسیلهاش به شمارش ذکر میپرداختند سبحه میگفتند. اکنون بعد از سالیان زیاد تسبیح جای سبحه را گرفته و از معنای عمیق«تسبیح: ذکر و یاد خداوند» نیز تنها به «دانههای در رسته کشیده» بسنده شده است. حافظ میفرماید:
رشتهی تسبیح اگر بگسست، معذورم بدار
دستم اندر دامنِ ساقیِ سیمین ساق بود
معنی «الهم صلی علی محمدٍ و آل محمد»: خداوندا بر محمد و خاندان او درود فرست. میلغزید: سر میخورد فضل: لطف. نیکویی
اربعین: چهلمین روز شهادت امام حسین(ع) معروف به اربعین حسینیاست.
دههی فجر: ده روز پیروزی انقلاب اسلامی که از دوازده بهمن شروع شده و در بیست و دوم بهمن به نتیجه رسید، «دههی فجر» گویند. دهه: هر ده روز یا ده سال را میگویند.
سده: برابر با یک قرن.( به یکی از جشنهای همگانی ایران کهن نیز میگویند که در آغاز شامگاه دهم بهمنماه برابر با آبان روز از بهمن ماه با افروختن هیزمی که مردمان، از پگاه بر بام خانه خود یا بر بلندی کوهستان گرد آوردهاند، آغاز میشود. جشن سده یک جشن ملی ایرانیان است و به هیچ دین و مذهبی مربوط نیست.)
هزاره: هر یک هزار سال را میگویند. مصادف: همزمان آمیخته: مخلوط
التماس: خواهش، تمنّا. بغض: گریهی فرو خورده.
قند در دلش آب میکردند: بسیار شادمان بود غلغله: ازدحام، هیاهو. همهمه
مضاف و مضافالیه: اگر دو اسم به دنبالِ یکدیگر بیایند و به وسیلهی(-ِ کسره) به هم متصّل شده باشند، به اسمِ اوّلی«مضاف» و به اسمِ دوم«مضافالیه» میگوییم. مثال:
باغِ آرزو (باغ: اسم اوّل و مضاف) + (-ِ) + (آرزو:اسمِ دوم و مضافالیه). دلِ شیر
اضافهی تشبیهی چیست: اگر مضاف و مضافالیه رکن اوّل و دوم تشبیه باشد، حاصلِ کار اضافهی تشبیهی خواهد بود.
آیینهیِ چشم: (آیینه: رکن دوم، مشبّهبه) و (چشم: رکن اوّل، مشبّه) (اضافهی تشبیهی)
پردهی اشک: (پرده: رکن دوم، مشبّهبه) و (اشک: رکن اوّل، مشبّه) (اضافهی تشبیهی)
غلغل: کنایه از جوشیدن، جوش خوردن زمزمه: زیر لب سخن گفتن فضل: لطف مصادف: همزمان التماس: خواهش تسبیح: ذکر خدا فاسد: خراب، تباه پِیِ: به دنبال دهه: هر10 روز - هر10 سال اعتراض: ایراد گرفتن شعار: علامت، نشانه غلغله: ازدحام، همهمه، شلوغی پردهی اشک: اشک به پرده تشبیه شده است. اضافهی تشبیهی(مضاف = رکن دوم تشبیه) و (مضافالیه = رکن دوم تشبیه) آیینهی چشمان مادربزرگ: چشمان مادربزرگ به آینه تشبیه شده است. آمیخته بود: مخلوط شده بود. هوا: میل و آرزو مغرور: سربلند اضافهی تشبیهی: اگر مضاف و مضاف الیه رکن اول و دوم تشبیه باشند به آن اضافه تشبیه می گوییم. مثال: چشمان تیلهای. نکته: اگر دو اسم پشت سرهم بیایند و با کسره –ِ به هم متصّل شوند اسم اول مضاف و اسم دوم مضاف الیه خواهد بود. مثال: باغ پدر ، چشم خروس.
گروه کلمات املایی درس دوم
کائنات و هستي- اقبال لاهوري- حجاز و چين- دين مبين- مبيّن اسلام- قوت غالب- قوّت و نيرو- سرّ اسما- دوده و دودمان- ولاي علي- اشاره و تلميح- صف مقدّم- مقدمِ حاضرین- خليلالله- تأثيرگذاري- احاديث و روايات- شيوهي بهرهگيري- تشخيص تفاوت- تشديد و مشدّد.
در لغت به معنای«به گوشهي چشم نگاه کردن». شاعر يا نويسنده گاهي براي زيباتر ساختن سخن و تأثيرگذاري بيشترِ آن، به اشاره و غيرِ مستقيم از آيات، روايات، احاديث، داستانها و رويدادهاي مهمّ تاريخي و ... استفاده ميکند
به اين شيوهي بهرهگيري از کلام، «تلميح» ميگويند.
کتاب درسي:
نه محقّق بُود نه دانشمند
چارپايي بر او کتابي چند «سعدي»
تلميح به آيهي 5 سورهي جمعه«مثلُالّذين حملوا التّوراتَ ثمَّ لَم يحملوها کمثلِ الحمارِ يحملُ الاسفار»حال کساني که عمل کردن به تورات بر دوش آنهاست ولي به آن عمل نميکنند، مثل خري است که چند کتاب بر دوش خود حمل ميکند(بدون آنکه از آنها باخبر باشد).
**
ذات او دروازهي شهر علوم
زيرِ فرمانش حجاز و چين و روم
*
که من شهرِ علمم عليّام در است
درست اين سخن گفتِ پيغمبر است «فردوسي»
خود ارزيابي
در بيتهاي زير آرايهي تلميح را مشخّص کنيد:
خليل آتشين سخن! تبر به دوشِ بتشکن!
خداي ما دوباره سنگ و چوب شد، نيامدي!
**
«سياوش»وار بيرون آمدم از امتحان، گرچه
دلِ «سودابه»سانت هرچه آتش بود، با خود داشت «محمّدعلي بهمني»
**
عشق با دشوار ورزيدن خوش است
چون خليل از شعله گل چيدن خوش است
**
افتد اگر گذارِ خليل اندر آن مقام
قربان کند دوباره پسر در مناي توس
**
من از کدامين رُستمت تاوان بگيرم؟
اي قلبِ خنجر خورده، سهرابيترينم! «نادر بختياري»
**
دوباره پلکِ دلم ميپد، نشانهي چيست؟
شنيدهام که ميآيد کسي به مهماني «قيصر امينپور»
**
من از اين سمت ميبينم سواري را و اسبي را
افقها سبز در سبزند و او فانوس در دست است